ابراهیم امینی از شاعران متولد دهۀ شصت افغانستان است، از کسانی که در دهۀ هشتاد به رشد و شکوفایی رسیدند. او اهل مزارشریف است، در همان شهر بالیده و زندگی کرده و البته چند سالی است در اروپا زندگی می‌کند.
او را می‌توان از پدیده‌های شعر یک دهۀ اخیر افغانستان دانست و یکی از بهترین‌های نسل خویش. در آثار او هم جنبه‌های صوری شعر به قوت است و جنبه‌های معنایی آن، از نظر حس و درد و درکی که در شعرها دیده می‌شود.
«زخم زیبایی» صد و دوازده شعر از این شاعر را در خود دارد و تنها کتابی است که از او در ایران چاپ شده است. این مجموعه شعر در واقع کار مشترکی است میان انتشارات سپیده‌باوران و مؤسسۀ فرهنگی درّ دری و یکی از پنج کتابی است که به این شیوه منتشر شده است.
شعرها در قالب غزل است و غالباً با مسائل اجتماع و انسان افغانستانی معاصر درآمیخته است:
یک خانه دوست نیست که یک شهر دشمن است
تنها دعای مادر بیچاره با من است
در سنگ سنگ جادۀ ما اعتبار نیست
هر کس فقط به فکر شکستن شکستن است
پیوستنم به خاک، دگر مرگ کوچک است
مرگ بزرگ، فاجعۀ زنده ماندن است
در شعر ابراهیم امینی جدا از زندگی و مسائل مردم افغانستان امروز، اصطلاحات، واژگان و مَثَل‌های بسیاری هم می‌توان یافت که بومیِ کشورش است و برگرفته از زبان فارسی افغانستان. در عین حال او از رهیافت‌های شعر فارسی و زبان فارسی در ایران هم بی‌بهره نمانده و از این روی شعرش از همه ظرفیت‌های زبانی این قلمرو وسیع بهره می‌گیرد.
نقد و بررسی‌ها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.