این کتاب یک منظومۀ بلند است، با زبان محاوره. شعرها با یک وزن و حال و هوای واحد، به صورت قطعاتی مستقل و در عین حال از نظر معنایی به هم پیوسته در پی هم آمدهاند. کتاب با مقدمهای شروع میشود که شاعر در آن از سرگذشت دراز این کتاب تا رسیدن به مرحلۀ چاپ سخن میگوید: «گلدون شکسته نخستین منظومه از سهگانهای است که در سال هشتاد و هشتادویک شکل گرفت و بنابر آن بود که نسخۀ مکتوب هر سه منظومه (با فاصلهای یکساله) همراه نسخۀ صوتی آن عرضه شود… اینک که به لطف حضرت حق، چاپ تازهای از «گلدون شکسته» تقدیم میشود، امیدوارم که نسخۀ صوتیِ آن نیز از محاق درآید و نشر عام یابد و همچنین زمینۀ تولید و انتشارِ آن دو منظومۀ دیگر فراهم شود.»
موضوع شعرهای این منظومه غالباً اجتماعی است. شاعر انگار با یک دوست درد دل میکند. او از نابسامانیهای اجتماعی و روحی انسانهای امروز گله دارد و از فقدان آن صفا و صمیمیتهای قدیم شکوه میکند:
یادِ اون دلای عاشق، یادِ اون صفا به خیر
یاد اون همه شقایق، توی جبههها به خیر!
اونجاها دغَل مَغَل، دوز و کلک روا نبود
جز زرنگی تو شهادت، تو مرامِ ما نبود
چشمهمون، آینهمون، ظرفامونم یکی بودن
دلامون یکی بود و حرفامونم یکی بودن
اونجا هیشکی از دلت نشونِ حزبی نمیخواست
همه حزب عاشقی، حزب صفا، نه چپ، نه راست
واسۀ شهید شدن اخم و گزینشی نبود
پارتی و سفارش و خواهش و کرنشی نبود
نقد و بررسیها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.