محمدباقر کلاهی اهری (۱۳۲۹ – ) شاعر نامدار معاصر است، شاعری که هرچند در قالبهای کلاسیک و نو شعر میسراید، بیشتر اعتبار و آوازهاش به خاطر نوسرودههای اوست. او را میتوان از پیشکسوتان شعر سپید در خراسان دانست، کسی که قریب به نیم قرن با جدیت در این حوزه کار کرده و صاحب سبک و زبانی خاص است. شعرهای کلاهی نوعی سادگی عمیق دارد، به طوری که ابتدا ظاهر آن خواننده را جذب میکند و سپس او در لایههای زیرین، ارتباطهای پنهانی دیگری مییابد. از این روی جذابیتی ماندگار دارد.
در کتاب «شاعری به این تنهایی» شصت شعر از این شاعر به کوشش محمدسعید شاد شاعر خوب امروز گرد آمده است. این شعرها از کتابهای «بر فراز چار عناصر»، «باغی در منقار بلبلی»، «از نو تازه شویم»، «کاش»، «کلاغ» و «آواز عاشقی» این شاعر گزینش شده است، همراه با همراه با چند شعر دیگر که اول بار در این کتاب منتشر شدهاند.
کتاب به شکلی اصولی و خوب تدوین شده است. در هر بخش از آن، آثار گزینش شده از یکی از کتابهای کلاهی اهری آمده و تاریخ اولین انتشار آن اثر نیز درج شده است.
با هم یکی از شعرهای این کتاب را میخوانیم.
زیرا سلسلهی بیبدیل روزها با من است
زخم قدیمی اسب در افق
مردی تنها که میتاخت من بودم
با زانوی خسته و روزی دراز
در من گندمها روییدند
هندوانه در من بود
زنگوله با آرزوهایی که خوشه میبندد
و مرگ دراز یک جانور در عبور
اکنون من از کدام طوبا و تقدس میباشم
با آوازهای کدام پرندهی کوکی
آه ای احساس عمیق تنهایی!
من استخوانهایی دارم با تبها، با شبها، با ملافهای سفید
با عزلتی بیفروغ در یک بیمارستان دولتی.
نقد و بررسیها
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.